مدیرعامل داتین: رگولاتوری در ایران یا بی‌عمل است یا پرعمل

«محمد نژادصداقت»، مدیرعامل «داتین»، می‌گوید رگولاتوری در ایران به تعادل نرسیده است؛ گاهی در حوزه‌هایی که نیاز نیست، دخالت می‌کند و گاهی از ورود به بخش‌های ضروری اجتناب می‌کند. او می‌گوید رگولاتور به‌جای مشخص‌کردن الزامات و نظارت بر بازار، عادت کرده درها را ببندد.

نژادصداقت در گفتگو با دیجیاتو می‌گوید اعتبارسنجی و ارائه تسهیلات در ایران دچار نوعی رابطه مرغ و تخم‌مرغی شده‌اند؛ داده‌ای برای اعتبارسنجی افراد نیست و تا زمانی که فرد تسهیلات دریافت نکند، سابقه اعتباری ایجاد نمی‌شود. به گفته نژادصداقت، «ویپاد» برای حل این مسئله تصمیم گرفته بدون درنظرگرفتن سابقه اعتباری مشتریان، به آنها اعتبار بدهد تا این سابقه ساخته شود.

گفت‌وگوی دیجیاتو با مدیرعامل داتین را در ادامه بخوانید. همچنین ویدئوی کامل این گفت‌وگو در آپارات دیجیاتو و یوتیوب دیجیاتو اینسایدر قابل مشاهده است.

رگولاتورها برخی مواقع خیلی بی‌عمل هستند و برخی مواقع پرعملی می‌کنند؛ یعنی در حوزه‌هایی که نیاز است کمتر وارد شوند، تنظیمگری می‌کنند و در بخش‌هایی که باید وارد شوند، می‌بینیم ساکت و بی‌صدا هستند و کار نمی‌کنند تا اینکه کارد به استخوان می‌رسد و اتفاقات عجیب‌و‌غریبی می‌افتد. یکی از مشکلات جدی را از نظر من همین است؛ یعنی نبود توازن در ورود به بخش‌های لازم و غیرلازم.

تعدد رگولاتور هم یکی از معضلات است. ما برای هر حوزه‌ای از فعالیت‌ خود باید از نهادهای مختلف تأیید بگیریم تا بتوانیم کار کنیم. در واقع تعداد زیاد نهادهایی که نقش نظارتی دارند سردرگمی ایجاد می‌کند.

رگولاتور در کشور ما به‌جای نظارت مداوم سعی می‌کند ناگهان تمامی درها را ببندد. مثلاً زمانی در کشور اتفاقاتی در حوزه پرداخت الکترونیک افتاده که به تأسیس شاپرک منجر شده و الزاماتی هم داشته است. رگولاتور به‌جای اینکه الزاماتش را مشخص، این حوزه را پایش و مسیر آن را ترسیم کند، از مقطعی به بعد دیگر مجوز PSP صادر نمی‌کند و در را بسته. نمی‌دانم چرا بستن در تا این اندازه در کشور ما زیاد است.

درمورد مؤسسات مالی و اعتباری باید گفت در دوره‌ای، چندین مؤسسه آمدند،ادغام شدند و بعد منحل شدند و به‌کلی آنها را تعطیل کردند. مؤسسه مالی و اعتباری که ذاتاً بد نبود، تفکری پشت آن بود. چرا آن زمان به این مؤسسات اجازه فعالیت دادیم و چرا الان اجازه نمی‌دهیم؟ اگر مسئله نظارت است، آن زمان باید نظارت می‌کردیم که آن اتفاقات بد نیفتد. اگر نمی‌توانیم نظارت کنیم، این مشکل رگولاتور است؛ راه‌حل این نیست که به‌کلی جلوی کسب‌وکار را بگیرد.

تحریم مزایا و معایبی داشته است. یکی از مزایا این بوده که بعضی شرکت‌هایی در ایران توانستند شکل بگیرند و شروع به کار کنند. اما در بخش‌هایی نیز به عیب تبدیل شده و قدرت رقابت ما را گرفته است.

شرکت‌های خارجی بزرگ در کشور ما می‌توانستند الگوی شرکت‌های داخلی شوند اما الان نمونه‌های بزرگ‌تر از خودمان نداریم و خیلی اوقات باید خودمان این نمونه‌ها را بسازیم. دوست داشتم شرکت بزرگ‌تری وجود داشت که با آن رقابت کنیم و کسب‌وکارهایی در استانداردهای درست جهانی و بین‌المللی شکل دهیم.

به‌وجودآمدن شرکتی در ابعاد داتین نیاز به ده پانزده سال کار مستمر دارد. ما در کشورمان این صبر و حوصله را نداریم. عجله می‌کنند و نبود ثبات مدیریتی نیز مؤثر است. نمونه‌های متعددی داشتیم که بانک‌ها شرکت‌های متعددی مانند داتین و فناپ تشکیل دادند اما به‌خاطر تغییرات مدیریتی ثباتی در این شرکت‌ها نمی‌بینیم. هر مدیری به صلاح خودش مقداری تغییر ایجاد کرده و درنهایت شرکت به هدفش نرسیده است.

فعالیت هسته‌ای (core business) ما در داتین فراهم‌کردن زیرساخت‌های اصلی نرم‌افزاری نهادهای مالی است. در این بخش مانند کُر بانکداری، کُر بیمه‌گری و مواردی از نرم‌افزارهای در سطح کسب‌وکار یا ملی داریم که سرویس می‌دهند.

از دو سه سال پیش به این جمع‌بندی رسیدیم که این مدل کسب‌وکار که وابسته به نهادهای بزرگ و قراردادهای B2B با نهادهایی مثل بانک‌ها و بیمه‌هاست، سقفی محدود در اندازه ۳۰ بانک در کشور و تعدادی شرکت بیمه دارد.

از طرفی باتکیه‌بر تجربه‌ای که در نظام بانکی داریم و شناختمان از تکنولوژی می‌توانیم محصولاتی طراحی کنیم که برای مصرف‌کننده نهایی جذاب باشد؛ درنتیجه باوجود حفظ core business کمی بیشتر به شکل مشتری نهایی و بخش B2C پرداختیم.

درحال‌حاضر حدود ۷۰ درصد درآمدهای ما از فعالیت‌ هسته‌ای‌مان است اما پیش‌بینی می‌کنیم تا ۳ سال آینده این نسبت به ۴۰ درصد برسد.

شروع کار ما در ویپاد در قالب بانک دیجیتال یا ترابانک پاسارگاد، تسهیلات و اعتبارات خرد بود اما گام‌های اولیه حوزه‌هایی مانند جذب سپرده، جذب منابع، سرمایه‌گذاری و مدیریت ثروت هم برداشته شده و محصولات اولیه آن ایجاد شده است. در این بخش‌ها، از مخاطبان بازخورد می‌گیریم. در حوزه بیمه هم در ویپاد محصولات اولیه‌ای ایجاد شده ولی هنوز بازخورد درستی دریافت نکرده‌ایم. این محصولات در مرحله پایلوت هستند و برای آنها تبلیغی انجام نداده‌ایم.

ویپاد بستری خواهد شد که هر ۴ حوزه فراگیری مالی را در برخواهد گرفت: سپرده و کارت، اعتبار و تسهیلات، بیمه و مدیریت ثروت.

مهم‌ترین ویژگی شرکتی مثل داتین که می‌خواهد در این حوزه فعالیت کند، اعتمادسازی است؛ یعنی نهاد بزرگ مالی زمانی که می‌خواهد با شرکتی در این سطح در جایگاه همکار کار کند و تمام زیرساخت‌هایش را در اختیار قرار بدهد، اعتماد مهم‌ترین عامل انتخاب است. این چند جا خودش را نشان می‌دهد؛ مثلاً در حوزه فنی امنیت اهمیت دارد اما مسائل غیرفنی نیز مهم است؛ مانند ساختار شرکت، سرمایه شرکت، تیم مدیریتی و پشتوانه‌های مالی شرکت.

دقیقاً. البته در روزهای اول فعالیتمان، بانک پاسارگاد که پشتوانه ما بود، برای بانک‌های دیگر تهدید به حساب می‌آمد؛ مثلاً می‌گفتند ممکن است اطلاعات ما را بانک پاسارگاد داشته باشد. این غلط بود؛ زیرا ما در محیطی رشد کرده‌ایم که اعتماد و محرمانگی جزئی از DNA کارماست. اما بعدها این تبدیل به نقطه قوت شد. در جذب مشتریان جدید، پشتوانه ما و اینکه داتین شرکت تکنولوژی ساده نیست، به ما کمک کرد.

در بازارهای بانکی و بازار سرمایه، حوزه‌های مرتبط با کارگزاری‌ها و بورس وضعیت بدی نداریم اما فاصله‌ صنعت بیمه با فناوری جدی است. در این حوزه، اعتقاد به فناوری در تئوری ایجاد شده اما در عمل فاصله وجود دارد.

در حوزه‌هایی مانند مدیریت ثروت و سرمایه‌گذاری هنوز اعتقاد نظری هم نداریم که این خیلی کار را سخت می‌کند. البته باعث شده این بازار تبدیل به اقیانوسی آبی شود.

بله، در آینده شرکت‌های متعددی در این حوزه فعالیت خواهند کرد اما هنوز چالش‌های قانون‌گذاری و حقوقی آن جدی است. محدودیت‌ها درمورد دارایی‌های ارزشمند مانند طلا و دلار چالش‌های قانونی و حقوقی خاص خودش را دارد که کار را سخت می‌کند.

در حوزه ما چون بیشترین داده‌ها را نظام بانکی دارد، شاید باید از بانک‌ها پرسید چرا داده‌هایشان را نمی‌دهند اما اگر بخواهم به داده‌هایی اشاره کنم که بانک‌ها به آن نیاز دارند، باید از داده‌های مرتبط با اعتبارسنجی نام ببرم. بانک‌های ما یا چشم‌بسته یا بدون اعتبارسنجی به افراد اعتبار می‌دهند.

ازآنجایی‌که بانک‌ها این ریسک را نمی‌کنند و اعتبارسنجی قابل‌اتکایی ندارند، تسهیلات خرد نمی‌دهند.

دو سه موضوع تأثیر دارد. برای اینکه بانک را متقاعد کنیم تسهیلات خرد بدهد باید از اعداد خیلی‌خیلی کوچک شروع کردیم. وقتی با این اعداد شروع کردیم، ریسک پایین آمد. این مسئله چند نتیجه دارد. آیا بانک زیرساختی دارد که بتواند این اعداد کوچک را پردازش کند. بانک برای ارائه تسهیلات هزینه‌هایی ازجمله بررسی مدارک، بررسی ستادی و مانند اینها را متحمل می‌شود. اگر کسی تکنولوژی و زیرساخت‌هایی نداشته باشد که بتواند با هزینه کم اعداد کوچک را ارائه کند، پرداخت تسهیلات ضرر است. جایی مانند بانک پاسارگاد، چون زیرساختش را دارد، می‌تواند با اعداد کوچک این سرویس را ارائه کند.

مسئله بعدی این است ما در ویپاد هم مسئله اعتبارسنجی داشتیم. چند نفر از مردم ما سابقه قابل اتکای اعتبارسنجی دارند؟ چند درصد آنها چندین بار تسهیلات گرفته‌اند و می‌توانیم نحوه بازپرداخت آنها را بسنجیم.

به‌نوعی حالت مرغ و تخم‌مرغ شده است؛ بانک‌ها نمی‌توانند تسهیلات بدهند چون اعتبارسنجی ندارند، اعتبارسنجی هم اگر داشته باشند، چون قبلاً تسهیلات نداده‌اند، تشخیص رفتار بازپرداخت مشتری سخت است.

برای حل این مسئله در ویپاد گفتیم با اعتبار گذشته مشتری کاری نداریم، ما این اعتبار را می‌سازیم. از عدد خیلی کوچک شروع می‌کنیم و مبتنی‌بر رفتار مشتری، سطح اعتبار را پله‌پله بالا می‌بریم و طوری جلو می‌رویم که این ریسک را پوشش دهیم. ساختن این اعتبار یکی از کلیدهای ماست. تازه بعد از اینکه کسی از ما اعداد خرد تسهیلات گرفت، می‌فهمیم این فرد توان و تمایل به بازپرداخت تسهیلات دارد یا خیر.

اتفاقاً در پله‌های بالاتر افراد خوش‌حساب‌ترند. در پله‌های بالاتر چون فرد رفتارش را تکرار کرده و توانسته به پله‌های بالاتر برود، نشان می‌دهد فرد قابل‌اتکاتر است.

توسط
دیجیاتو
منبع
دیجیاتو
Exit mobile version