چه کسی لایق ترفیع است؛ آزمایش دمدستی
بیشتر شرکتها در انتخاب افراد مناسب برای ترفیع به مدیریت بسیار بد عمل میکنند.
انتخاب فردی برای ترفیع به مدیریت میتواند باعث موفقیت یا شکست یک شرکت (یا حرفه فردی) شود و به نظر میرسد بیشتر شرکتها ضعف شدیدی در این حوزه دارند.
مدرک چیست؟ کافی است به تمام مدیرانی فکر کنید که در مسیر حرفهایتان با آنها کار کردهاید. چه تعداد از آنها شایسته و مناسب به نظر میرسیدند و ارزشی به تیم اضافه میکردند؟
اگر درصد آنها به شکلی آزاردهنده پایین است، شما تنها نیستید.
پژوهشها تایید میکنند که شرکتها عموماً در انتخاب نامزد برای ترفیع به مدیریت بسیار ضعیف عمل میکنند. اما خبر خوب اینکه یک مطالعه جدید از طرف یک تیم بینالمللی با حضور چند استاد هاروارد، یک آزمون رایگان و ساده پیشنهاد کرده است که به شرکتها در انتخاب بهتر گزینههای ترفیع به مدیریت کمک میکند.
چرا شرکتها تا این حد در ترفیع ضعیف عمل میکنند؟
لورنس پیتر، آموزگار و ریموند هال، نویسنده، سالها پیش در سال ۱۹۶۹ از عبارت «اصل پیتر» برای توضیح تعداد بالای کارکنانی که مدیران نالایق دارند استفاده کردند. این اصل تصریح میکند که مردم عموماً به جایگاهی که لایق آن نیستند ترفیع پیدا میکنند (در این جایگاه نیز به کار خود ادامه میدهند و باعث کلافگی همکاران و فرار افراد ماهر میشوند).
اما ضعف شدید شرکتها در انتخاب گزینه ترفیع به جایگاه رهبر را تنها خرد عامیانه و تجربه شخصی تایید نمیکند بلکه تحقیقات نیز به همین مساله اشاره دارند. یکی از مطالعات گالوپ نشان داد «شرکتها ۸۲ درصد از مواقع در انتخاب نامزدی که مهارت مناسب برای یک جایگاه خاص داشته باشد شکست میخورند».
با توجه به اهمیت بالای انتخاب رهبران مناسب، چرا شرکتها همچنان در این تصمیمگیریها تا این حد ضعیف هستند؟ بخشی از آن به این مساله برمیگردد که ترفیع در بیشتر مواقع بر اساس مهارتهایی صورت میگیرد که بهندرت برای مدیریت نیاز است.
همچنین به گفته گالوپ، استعداد مدیریت تقریباً کمیاب است. همین مطالعه تصریح میکند: «تقریباً از هر ۱۰ نفر یک فرد استعداد مدیریت دارد.»
بخش دیگر مشکل آنجاست که شرکتها معمولاً بر اساس اعتمادبهنفس و خودنمایی شدید اقدام به ترفیع میکنند. بنا بر مطالعات مختلف، این کار عموماً ایده بدی است.
با کنار هم گذاشتن این فاکتورها، مدیران افتضاحی نصیبتان میشود که تیمها و عملکرد را نابود میکنند.
انتخاب چشمبسته برای بیشتر شرکتها نتیجه بهتری دارد
چطور میتوان اوضاع را بهتر کرد؟ اکی ایتو از بیزینس اینسایدر بهتازگی پیشنهاد سادهای داد که هم به نفع کارآفرینان سردرگم است و هم کارکنانی که در مورد پتانسیل مدیریت خود ابهام دارند.
مقاله ایتو بر مطالعه جدیدی از دفتر ملی پژوهش اقتصادی آمریکا متمرکز است که بار دیگر نشان میدهد شرکتها اصولاً تا چه حد در انتخاب فردی برای ترفیع ضعف دارند.
پژوهشگران در این مطالعه تیمهای کوچک سهنفره از دو کارمند و یک مدیر تشکیل دادند و از آنها خواستند وظایفی را تکمیل کنند. گاه مدیران به صورت تصادفی انتخاب شدند و گاه مدیرْ فردی داوطلب بود که شاید شبیه نحوه انتخاب مدیر در جهان واقعی باشد.
ایتو در جمعبندی میگوید: «روندهای رایجی که کسبوکارها برای ترفیع مدیران انتخاب میکنند به حدی ضعیف است که در واقع انتخاب تصادفی از بین نامها برای آنها بهتر است.»
روش بهتر
دانستن این راه برای رهبران، یأسآور اما مفید است. با این حال اگر مسئول ترفیع افراد به جایگاه مدیریت هستید، این نتایج یک سوال عملی را برمیانگیزد: اگر روشهای رایج انتخاب مدیران تا این حد بد است، آیا راه بهتری وجود دارد؟
خوشبختانه پژوهشگران تازهترین مطالعه چند پیشنهاد دارند.
بیشک کارکنانی که عملکرد خوبی در وظایف دارند و نمره خوبی در آزمون ساده IQ دریافت میکنند بیشتر از خودنماهای پرسروصدا امکان موفقیت دارند. اما به گفته متخصصان راه بهتری هم برای انتخاب مدیران وجود دارد: مستقیماً شایستگی افراد از لحاظ مهارتهای اصلی مدیریت را بررسی کنید.
ایتو مینویسد: «پژوهشگران آزمون کوتاهی طراحی کردهاند که Harvard Skills Lab به صورت آنلاین برای ارزیابی نحوه تخصیص منابع از سوی یک مدیر احتمالی در دسترس قرار داده است. به نظر میرسد بهترین مدیران کسانی هستند که عملکرد بهتری در مسئولیتهای اصلی یک مدیر (یا همان تخصیص پروژههای درست به افراد مناسب) دارند.»
دیوید دمینگ، هممولف این مطالعه و استاد هاروارد، به ایتو میگوید: «به نظر خیلی روشن است اما ما این کار را نمیکنیم.»
اما حالا چنین کاری امکانپذیر است.
اگر رهبر کسبوکاری هستید و دنبال فردی برای ترفیع میگردید یا حتی درباره مهارتهای خودتان در مقام یک مدیر کنجکاوید، یک آزمون ساده آنلاین اطلاعات زیادی در اختیار شما میگذارد. اما نیازی نیست تنها به پرسشهای آنلاین اتکا کنید. نتیجه اصلی این است که بهترین راه برای انتخاب مدیر، محول کردن یک وظیفه مدیریتی واقعی و سنجش عملکرد آنهاست.
به نظر ساده میرسد اما با توجه به بیشمار تیمهایی که مدیران نالایق آنها را تضعیف کردهاند، روشن است که شرکتها به اندازه کافی از این رویکرد استفاده نمیکنند.
منبع: اینک