چگونه صداهای حیوانات بیش از آنچه فکر میکنیم را منتقل میکنند
در مواجهه با چالشهای زیستمحیطی فزاینده، مطالعه چگونگی تبلیغ خود حیوانات برای تلاشهای حافظتی و درک گستردهتر از تنوع زیستی حیاتی است. زیستآکوستیک—مطالعه تولید، انتقال و دریافت صدا در حیوانات—به یک حوزه محبوب علمی تبدیل شده است. بسیاری از ارگانیسمها سیگنالهای صوتی تولید میکنند که اطلاعات زیادی درباره گونهها، حضور و رفتار آنها ارائه میدهد.
اهمیت نقشهبرداری از صداهای حیوانات
مثالی از جذب صدا را میتوان در اقیانوس مشاهده کرد؛ جایی که فرآیند اسیدی شدن که باعث کاهش سطح pH آب به دلیل جذب دیاکسید کربن (CO2) از جو میشود، رخ میدهد. کاهش سطح pH باعث میشود که صداهای حیوانات بیشتر سفر کنند و نویز پسزمینه در اقیانوس افزایش یابد. این منجر به مشکلاتی در ارتباطات حیوانات دریایی میشود.
بر اساس دادهها، ارزش اقتصادی جهانی تنوع زیستی و خدمات اکوسیستم بین 125 تا 140 تریلیون دلار در سال تخمین زده میشود. به عنوان مثال، صنعت جهانی دیدن نهنگها بیش از 2 میلیارد دلار درآمد سالانه دارد. در این سناریو، نیاز فوری به ایجاد مقرراتی است که از این حیوانات محافظت کند.
دکتر اریک کرشنبام، زیستشناس در دانشگاه کمبریج، بر اهمیت ارزش اکولوژیکی کشفیات مربوط به رفتار حیوانات که با کمک صداها یا صداهای حیوانات انجام میشود، تأکید میکند. دو مزیت اکولوژیکی اصلی مطالعه آواز حیوانات شامل ردیابی یا اندازهگیری و فهم حرکت و پراکندگی میباشد. کرشنبام اشاره کرد که استفاده از دستگاههای ردیابی صوتی برای نقشهبرداری از قلمرو یا استفاده از زمین گونهها بهطور فراوان استفاده میشود.
چنین کاربردهایی حجم زیادی از دادهها را تولید میکند. "الگوریتمهای پیشرفته نیازمند برای اسکن ضبطها و شناسایی صداهای جالب داریم. یکی دیگر از مزیتها فهم چگونگی محدودیت حرکت و پراکندگی حیوانات به واسطه آواز حیوانات، به خصوص آنهایی که با رقبای خود مواجه میشوند، است. به عنوان مثال، در یک گونه در حال انقراض مانند گیبون، جوانان نمیتوانند پراکنده شوند زیرا به صدای گروههای نزدیکتر تحت تاثیر قرار میگیرند." کرشنبام گفت.
[...] "سخت و آسان
گرگان و دلفینها در میان سادهترین نالههای حیوانات برای تحلیل هستند، که کرشنبام گفت "صداهای آنها بسیار ساده است، با یک صدای یکنواخت که بالا و پایین میرود. الگوی فرکانس که حاوی همه اطلاعات است، همانی است که نیاز داریم برای فهم صدای خود را استخراج کنیم."
حیواناتی که صداهای پیچیدهتری تولید میکنند، مانند خرخر و غرغر، برای تحلیل چالشبرانگیز هستند. برای دشوارترین، کرشنبام به نهنگهای کوهاندار اشاره کرد که نتهای آنها موتیفهایی را تشکیل میدهد و موتیفها تکرار و ترکیب مجدد میشوند. "شما هرگز نمیتوانید مطمئن باشید که کدام قسمت از تماس حاوی اطلاعات مرتبط است،" او افزود.
به گفته او، بزرگترین رمز چقدر اطلاعات یا "معنی" حیوانات در نالههای خود درک میکنند. "آیا آنها دو صدا میشنوند و فکر میکنند که آنها معانی متفاوتی دارند؟ پاسخ دادن به این سوال بسیار سخت است. نه فقط به این دلیل که نمیتوانیم از حیوانات بپرسیم بلکه همچنین به این دلیل که احتمالاً مفاهیم انسانی ‘معنی’ به آسانی در دنیای حیوانات قابل اعمال نیست." او گفت. کرشنبام نتیجه گرفت که بهتر است قبول کنیم که نمیتوانیم ذهن حیوانات را درک کنیم و باید به تنوع استراتژیهای شناختی موجود احترام بگذاریم .