آیا موشکهای هایپرسونیک میتوانند تهدید جنگ هستهای را افزایش دهند؟
'خط مقدم'، ستون کریستوفر مک فادن، به بررسی جنگهای گذشته، حال و آینده میپردازد. مک فادن تکنولوژی نظامی پیشرفته و سیاستهای دفاع جهانی را تحلیل میکند و نیروهای شکل دهنده به امنیت جهانی را مورد بررسی قرار میدهد.
از اختراع فناوری هستهای در دهه ۱۹۴۰، تهدید جنگ هستهای تمام عیار همانند شمشیر داموکلسی بر سر بشریت قرار داشته است. بسیاری بر این باورند که ما تنها یک سوءتفاهم کوچک تا جنگ هستهای کامل فاصله داریم.
اما همانطور که قدرت و تعداد سرهای جنگی هستهای افزایش یافته است، روشهای تحویل آنها نیز پیشرفت کرده است. در ابتدا این سرهای جنگی تنها با بمبهای ساده قابل تحویل بودند، ولی اکنون میتوان آنها را با موشکهای بالستیک قارهپیما به سراسر جهان ارسال کرد.
این موشکها میتوانند از زمین یا زیردریاییهای مخفی شلیک شوند و هر موشک بالستیک قارهپیما معمولاً مجهز به چندین سر جنگی مستقل است که هر یک میتوانند به اهداف مختلفی برخورد کنند.
اندیشهای ترسناک است. ولی پیشرفتها به اینجا ختم نمیشوند. ما اکنون با نوع جدیدی از موشکها روبرو هستیم که برخی کارشناسان معتقدند میتواند تنشهای مربوط به جنگ هستهای را افزایش دهد: موشکهای هایپرسونیک.
بنابراین، این فناوری جدید چگونه بر وضعیت پرتنش کنونی در خصوص جنگ هستهای تأثیر خواهد گذاشت؟ بیایید بفهمیم.
جنگ سرد: دوباره گرم شده
سقوط اتحاد جماهیر شوروی در اوایل دهه ۱۹۹۰ باعث کاهش، اگرچه موقتی، اضطراب در مورد امکان نابودی دو ابرقدرت بزرگ دنیا از طریق انبارهای عظیم سلاحهای هستهایشان شد. چنین تبادل سلاحهای کشتار جمعی نه تنها اتحاد شوروی و ایالات متحده را نابود میکرد، بلکه عواقب ویرانگری نیز برای کشورهای دیگر، حتی آنهایی که بیطرف هستند، داشت.
اما تنشها به تدریج در طول دهههای مابعد افزایش یافت و امروز با درگیری جاری در اوکراین به اوج خود رسیده است. مقامات روسی و همپیمانان اوکراینی از زمان بروز این درگیری، درباره احتمال استفاده از سلاحهای هستهای هشدار دادهاند.
این تنشها تنها با کاهش تسلیحات و خلعسلاح در دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ افزایش یافت. این دوره به نام «سود صلح» توسط کشورهای مانند انگلستان شناخته شد که در آن سرمایهگذاری کمتری در زمینه نظامی صورت گرفت و نتوانست ترس از جنگ هستهای تمام عیار را کاهش دهد.
در همین دوره، کشورهای دیگر مانند چین، پاکستان و کره شمالی نیز به آرامی بر روی انبارهای سلاح هستهای خود کار میکردند و همچنان تنشها را افزایش میدادند. اما بیشتر اضطرابها بر روی پلتفرمهای تحویل موجود مانند موشکهای بالستیک قارهپیما متمرکز بود.
اکثر کشورها، به ویژه ایالات متحده و همپیمانانش، سیستمهای مقابلهای برای تشخیص، ردیابی و هدفگیری سیستمهای تحویل مانند موشکهای بالستیک قارهپیما (ICBM) توسعه دادهاند. از سوی دیگر، موشکهای هایپرسونیک (موشکهای قادر به حرکت با سرعتهای بیش از ماخ ۵) بسیار سختتر کنترل میشوند.
موشکهای هایپرسونیک، مسئله چیست؟
مشکل اصلی (از دیدگاه دفاعی) این است که آنها بسیار سریعتر از وسایل تحویل متعارف هستند. با این حال، آنها همچنین میتوانند در هر لحظه مسیر پرواز خود را تغییر دهند. این موضوع آنها را بسیار غیرقابل پیشبینی میکند و برنامهریزان نظامی از این واقعیت متنفر هستند.
به همین دلیل است که تولید انبوه این موشکها (مسلح به سلاح هستهای یا غیره) میتواند بالقوه باعث جنگ هستهای کامل شود که اکثر ما فکر میکردیم به گذشته تعلق دارد. دلیل این است که بر خلاف موشکهای بالستیک با مسیر ثابت، همیشه مشخص نیست که موشکهای هایپرسونیک به کجا هدایت میشوند.
وقتی هدف نهایی یک موشک نامشخص است، به راحتی میتوان به بدترین حالت فکر کرد. این به خصوص زمانی صحیح است که سیستمهای تحویل بهبود یافته احتمالاً سیستمهای دفاعی را شکست خواهند داد. باور این است که این موضوع انگیزهای منفی برای حمله اول ایجاد میکند.
در حالی که موشکهای هایپرسونیک میتوانند با دیگر موشکهای هایپرسونیک یا حتی با تسلیحات متعارف مقابل شوند، زمانهای هشدار کاهشیافته برنامهریزان نظامی را بسیار عصبی میکنند.
سریع اما گران
خوشبختانه، موشکهای هایپرسونیک ارزان نیستند. برای مثال، ایالات متحده از سال ۲۰۱۹ بیش از ۶.۳ میلیارد پوند برای برنامههای هایپرسونیک هزینه کرده است.
ایالات متحده همچنین ۱۳.۵ میلیارد دلار دیگر برای سالهای ۲۰۲۳-۲۰۲۷ تخصیص داده است. هزینه واحد برای LRHW (سلاح هایپرسونیک با برد بلند ارتش ایالات متحده) بیش از ۴۲ میلیون دلار برآورد میشود.
این مسئله سؤال میبرد که چرا روسها و چینیها به نظر میرسد تلاش زیادی برای توسعه تسلیحات هایپرسونیک میکنند. به گفته برخی کارشناسان، جواب تغییر قابل توجهی در دکترین نظامی چین و روسیه است.
روسیه در حال توسعه موشکهای هایپرسونیک برای کاربردهای متعارف و هستهای است. به عنوان بخشی از نوسازی بخشهای هستهای روسیه، آنها بر توسعه موشکهای هایپرسونیک که قادر به حمل سر جنگی هستهای هستند، مانند آوانگارد HGV کار میکنند.
نفوذ به دفاعهایشان
هم روسیه و هم چین تواناییهای دفاع موشکی بالستیک (BMD) ایالات متحده را به عنوان تهدیدی برای گزینههای حمله با موشک بالستیک متعارف خود میبینند. آنها بر این باورند که یک حمله انبوه با موشکهای هایپرسونیک مسلح به تسلیحات متعارف (یا سر جنگی هستهای کم قدرت) میتواند سیستمهای هشدار دهنده اولیه و سیستمهای فرماندهی و کنترل مورد استفاده برای دفاع ضد موشک را بیاثر کند.
اگر این سیستمها حذف شوند، این موضوع هرج و مرج و آسیبپذیری ایجاد میکند و به روسیه یا چین گزینهای برای پرتاب موشکهای بالستیک قارهپیمای خود یا تهدید به تسلیم حریف میدهد. برای چین، توسعه موشکهای هایپرسونیک نیز به عنوان کلیدی برای توازن قوا در برابر قدرت فراوان نیروی دریایی ایالات متحده دیده میشود.
اگر بتوانند مجموعهای قدرتمند و متعدد از موشکهای هایپرسونیک ضد کشتی توسعه دهند، ایالات متحده احتمالاً در هرگونه درگیری آینده از تعهد نیروی دریایی خود به فکر دو بار خواهد افتاد. این میتواند برای طرحهای نظامی چین کافی باشد تا تعادل را به نفع آنها متمایل کند.
مدلسازی جنگ هستهای
در یک مطالعه از انستیتو فناوری ماساچوست (MIT)، الی سانچز به بررسی اینکه چگونه موشکهای هایپرسونیک میتوانند جنگ هستهای را تحریک کنند، پرداخت. سانچز از تکنیکهای تحلیل پیشرفته برای توجیه نگرانیها در مورد این تسلیحات جدید استفاده کرد.
سانچز توضیح میدهد: «[موشکهای هایپرسونیک] میتوانند با حملات علیه تسلیحات هستهای یا ساختارهای فرماندهی و کنترل هستهای یا پایتختهای ملی اشتباه گرفته شوند.» او اضافه کرد: «این میتواند خیلی جدیتر از آنچه که است به نظر برسد، بنابراین ممکن است کشور حمله شده به طریقی پاسخ دهد که وضعیت را تشدید کند.»
تحقیقات دکترای سانچز شامل مدلسازی مسیرهای موشکهای هایپرسونیک برای تعیین ابهاماتی بود که میتواند به تشدید وضعیت منجر شود. تمرکز اصلی این تحلیل بر ارزیابی مناطق ابهام برای موشکهایی با مجموعهای خاص از ویژگیها بود.
بنابراین، به نظر میرسد موشکهای هایپرسونیک لایهای اضافی از عدم قطعیت را هنگام تحلیل اهداف دشمن اضافه میکنند. با توجه به ماهیت این تسلیحات، به نظر میرسد دستیابی به نتایج مثبت نادرست آسانتر است که میتواند، همانطور که او استدلال میکند، احتمال وقوع جنگ هستهای را کمی بیشتر از آنچه که هست افزایش دهد.
اما همه چیز تاریک و ناامیدکننده نیست. کار او همچنین شامل ارائه توصیههایی برای جلوگیری از استفاده ناپایدار از تسلیحات هایپرسونیک بود. برخی از پیشنهادات شامل مسلح کردن موشکهای هایپرسونیک با سرهای جنگی متعارف به جای هستهای و ایجاد مناطق پرواز ممنوع پیرامون پایتختهای جهان بود.
این ایدهها بلندپروازانه اما غیرممکن نیستند، به شرطی که کشورها به این توافقات پایبند باشند و آنها را رعایت کنند.
همین.
تهدید ناشی از موشکهای هایپرسونیک در حال حاضر نامشخص است. با این حال، انتظار میرود که تهدید با پیشرفت فناوری این موشکها افزایش یابد.
اما آیا میتوان توافقنامههایی در مورد پیمان احتمالی تولید انبوه موشکهای هایپرسونیک منعقد کرد تا احتمال جنگ هستهای تمام عیار را کاهش دهد؟ تصمیم با شماست.