فسیلهای دایناسور با حفظ به وسیله باران، نه رویداد آتشفشانی: مطالعه شگفتانگیز
حدود 120 تا 130 میلیون سال پیش، شمال شرقی چین خانهای برای یک منظره سرسبز پر از جنگلهای معتدل، دریاچهها و حیات وحش متنوع بود. امروز، این اکوسیستم باستانی که در تشکیلات ییشیان حفظ شده است، برخی از استثناییترین نمونههای فسیلی جهان را ارائه میدهد.
دهههاست که دانشمندان معتقدند حفظ این فسیلها به دلیل فورانهای آتشفشانی است. آنها فرض میکردند که این فورانها به سرعت ارگانیسمها را دفن کرده و در لایههای خاکستر داغ حفظ کردهاند — شبیه به چگونگی حفظ شهروندان پمپئی توسط کوه وزوویوس در سال 79 میلادی.
با این حال، یک مطالعهی جدید این فرضیه را رد میکند. محققان استدلال میکنند که حفظ استثنایی به علت فرآیندهای معمولیتر مانند انباشته شدن رسوبات دورهای از بارانهای فصلی و فروپاشی لانههای حیوانات بوده که باعث ایجاد محیطهای بیاکسیژن مساعد برای فسیلشدن میشوند.
تشکیلات ییشیان: یک معدن طلای فسیلی
فسیلهای ییشیان مربوط به دورهی دایناسورها تا دهه 1980 دست نخورده باقی ماند، زمانی که روستاییان محلی موجودات به طور خارقالعادهای حفظ شده را کشف کردند. این کشف به یک 'هجوم طلای' فسیلی منجر شد، که در آن نمونهها با قیمتهای بالا به فروش میرسیدند و باعث حفاریهای مقیاس بزرگ شدند که حتی از فضا قابل دیدن هستند.
تشکیلات ییشیان به زودی برای کشفهای فسیلی بی نظیرش مشهور شد. برخلاف فسیلهای سنتی که اغلب قطعات استخوانی هستند، فسیلهای ییشیان جزئیات ظریف مانند پر، خز، فلس، اعضای داخلی و حتی محتویات معده را حفظ کردهاند.
برخی از نمونهها به قدری خوب حفظ شدهاند که حیوانات را در لحظات نهاییشان نشان میدهند، مانند یک پستاندار به اندازه گربهای که در حال مبارزه با یک دایناسور کوچک است. در میان این خزائن اولین دایناسورهای پرندهی غیرآوازخوان شناخته شده وجود دارند که درک ما از چگونگی تکامل پرندگان مدرن از اجداد دایناسوری آنها را تعمیق بخشیدهاند.
این مطالعه از تکنیکهای پیشرفته برای تعیین دقیقتر تاریخ فسیلها استفاده کرده است. محققان تعیین کردند که این فسیلها مربوط به دوره فشردهتری از حدود 125.8 میلیون سال پیش، با بازهای کمتر از 93,000 سال، هستند.
این چارچوب زمانی نشان میدهد که فسیلها به جای زنجیرهای از رویدادهای آتشفشانی، در طول دورهء نسبتاً کوتاهی تحت شرایط ثابت حفظ شدهاند.
رسوبگذاری، نه فوران آتشفشانی؟
پل اولسن، نویسندهی همکار مطالعه و دیرینهشناس در رصدخانه خشکی-دریایی لامونت-دوهرتی دانشگاه کلمبیا، معتقد است یافتههای جدید گرایش انسانی معمول به فرض اینکه «علل فوقالعادهای برای وقایع عادی» وجود دارد را نشان میدهد.
به جای اینکه نتیجه رویدادهای هیجانانگیز آتشفشانی باشد، فسیلها مرگهای عادی درون یک اکوسیستم را منعکس میکنند که به جزئیات دقیق توسط فرآیندهای طبیعی رسوبگذاری ثبت شدهاند.
در تضاد با نظریه فاجعه آتشفشانی، فسیلهای ییشیان هیچ نشانی از شرایط شدید معمول جریانهای پیروکلاستیک را نشان نمیدهند، که به خاطر سوزاندن، مثله کردن و پیچاندن اجسام در یک حالت «مشتگرفته» خاص به دلیل گرمای شدید معروف هستند.
به جای آن، بسیاری از فسیلهای ییشیان با اعضای حیوانات نزدیک بدنشان حفظ شدهاند، که نشان میدهد آنها ممکن است در زمان مرگ حتی بیدار هم نبوده باشند.
تیم پیشنهاد میدهد که بارانهای دورهای انباشت رسوبها را تسریع کردهاند، به خصوص در محیطهای دریاچهای که کمبود اکسیژن تجزیه را بیشتر کند کرده است. این فرآیند نه تنها اسکلتها بلکه در برخی موارد بافتهای نرم را نیز حفظ کرده است.
سایتهای مشابه دیگر
مطالعه همچنین پیشنهاد میدهد که فروپاشی لانهها ممکن است به حفظ کمک کرده باشد. دایناسورهای بزرگ، که بقایایشان به طور قابل توجهی از ییشیان غیبت دارند، ممکن است با حرکت خود زمین را ناپایدار کرده باشند و فروپاشیهای ناگهانی ایجاد کنند که حیوانات کوچکتر را زنده به خاک سپردهاند.
یک فسیل دراماتیک از مبارزه یک پستاندار-دایناسور حتی ممکن است نمادی از یک تلاش شکار ناموفق در یک لانهای باشد که بعداً فروپاشید.
در حالی که این درک جدید داستان ییشیان را بهبود میبخشد، اولسن معتقد است که گنجینههای فسیلی مشابهی ممکن است در جاهای دیگر وجود داشته باشند، به ویژه در مناطقی که زمانی شرایط محیطی مشابهی داشتهاند. در ایالات متحده، به عنوان مثال، سایتهایی در کارولینای شمالی، کنتیکت و نیوجرسی در گذشته فسیلهای خوبی حفظ شده را تولید کردهاند، اگرچه هیچ کدام به مقیاس ییشیان نیستند.
به گفته اولسن، یک عامل مهم محدودکننده چنین اکتشافاتی هزینه و تلاشی است که برای حفاریهای سیستماتیک مورد نیاز است، به ویژه در مناطق پرجمعیت جایی که زمین ارزش زیادی دارد.