مارمولکهای باستانی دریایی ۱۰۰ میلیون ساله یکدیگر را کشتند و خوردند، یافتهها نشان میدهد
موساسورها، خزندگان دریایی منقرض شده که در دوره کرتاسه پسین در اقیانوسهای زمین تسلط داشتند، از زمان کشفشان در ۱۷۶۶ در نزدیکی ماستریخت، هلند، مورد توجه دانشمندان بودند. این مارمولکهای قدرتمند نمونههای نمادینی از ماکروولوشن هستند که ظهور گروههای جدید حیوانی را به نمایش میگذارند.
مایکل پولسین، دیرینشناس دانشگاه لیدن، جامعترین مطالعه تاکنون را درباره تکامل اولیه، بومشناسی، و زیستشناسی تغذیهای آنها ارائه داده است. یافتههای او، که به وسیله فناوریهای پیشرفته تصویربرداری حمایت میشود، بینشهای جدیدی درباره منشأ، روابط و رفتارهای این غولهای باستانی فراهم میکند.
پولسین گفت: "این مطالعه نه تنها به تکامل اولیه گروه پرداخته، بلکه به جنبههای کوچک و بزرگ زیستشناسی تغذیهای آنها نیز پرداخته است."
"یکی از مثالهای دیدنی نمونهای بود که در آنگولا کشف کردم، که بقایای سه موساسور دیگر در معدهاش وجود داشت، یکی از آنها همان جنس شکارچی بود، و این رویداد اولین وقوع آدمخواری در موساسورها را مستند ساخت."
سفر تکاملی موساسورها
موساسورها اولین بار حدود ۱۰۰ میلیون سال پیش به محیطهای دریایی رو آوردند، مشابه نیاکان نهنگهای مدرن که بعدها این کار را انجام دادند. در طول تاریخ ۳۴ میلیون ساله خود، آنها به شکارچیان دریایی ماهری تبدیل شدند که نیچهای بومشناسی متنوعی را پر کردند. علیرغم تسلطشان، آنها ۶۶ میلیون سال پیش در طی رویداد انقراض فرگستگان که به وسیله برخورد یک شهابسنگ ایجاد شد، به پایان رسیدند.
تحقیقات پولسین بر روی تاریخ تکاملی کمتر شناخته شده موساسورها تمرکز دارد. در حالی که تکامل بعدی آنها و روابط بین گونهها به خوبی مستند شدهاند، به دلیل فسیلهای فراوان، سوالاتی درباره منشأ آنها و تنوعزایی اولیه باقی مانده است.
با استفاده از فناوریهای پیشرفته تصویربرداری مانند اسکنهای میکرو CT، پولسین نمونههای تاریخی و یافتههای فسیلی جدید را مجدداً بررسی کرد. این تحلیلها جزئیات آناتومیکی مهمی را نشان دادند که مباحثهها درباره نسبشناسی موساسورها و روابط فیلوژنتیک آنها را حل کردند.
کار او تأیید میکند که موساسورها بیشتر به مارمولکهای مانیتور نزدیک هستند تا به مارها، همانطور که قبلاً تصور میشد. پولسین توضیح داد: "کشفهای جدید و روشهای تحقیقاتی مدرن همچنان به افشای جنبههای شگفتانگیز تکامل موساسورها ادامه میدهد."
آدمخواری و عادتهای تغذیهای
تحقیقات پولسین همچنین جزئیاتی درباره رفتارهای تغذیهای موساسورها را فاش کرده است. از میان یافتههای چشمگیرترین، یک فسیل از آنگولا بود: یک موساسور که بقایای سه موساسور دیگر در معدهاش داشت، یکی از آنها از همان گونه شکارچی بود. این یافته اولین شواهد مستند از آدمخواری در موساسورها را ارائه داد.
پولسین گفت: "نمیتوان با قطعیت گفت که آیا آن موساسور شکارچی بود یا به طور فعالی شکار میکرد."
در یک تحلیل جامعتر، پولسین الگوهای تنوع تغذیهای و جداسازی مناطق جستجوگری غذا را در طول تاریخ تکاملی این گروه مطالعه کرد. با ادغام دادههایی از یک نمونه فسیلی جهانی که از ۹۲ تا ۶۶ میلیون سال پیش را پوشش میدهد، او نشان داد که چگونه موساسورها منابع را تقسیم کرده و استراتژیهای تغذیهای خود را با گذشت زمان تطبیق دادهاند.
کار پولسین نشاندهنده قدرت ترکیب روشهای دیرینشناسی سنتی با فناوری پیشرفته است. با مطالعه ساختارهای مغز و آناتومی داخلی از طریق اسکنهای میکرو-CT، او روابط بین موساسورهای اولیه را روشن کرده و معماهای طولانی مدت طبقهبندی را حل کرده است.
او نتیجهگیری کرد: "موساسورها نمونهای کتابی از ماکروولوشن هستند، ظهور گروههای جدید و متمایز از حیوانات، فراتر از سطح گونهها. اگرچه آنها قرنها مورد مطالعه قرار گرفتهاند، اما اکتشافات جدید، رویکردهای تحقیقاتی نوآورانه و کاربرد فناوری همچنان به ما درباره روابط و رفتارهای آنها که بعضی از آنها همچنان ما را شگفتزده میکنند، آموزش میدهند."