الفبای سواد دیجیتالی؛ رمز عبور دنیای جدید
بر اساس تعریف یونسکو، «سواد دیجیتالی به معنی کاربرد مطمئن و ضروری طیف وسیعی از فناوریهای دیجیتالی برای کسب اطلاعات، برقراری ارتباطات و حل مسائل ابتدایی در همه جنبههای زندگی است».
سواد دیجیتالی همان توانایی حیاتی و فردی در تمدن کنونی ما برای کشف، ارزیابی و انتقال اطلاعات از طریق انواع تعاملهای گوناگون و بیش از پیش ترکیبی با ابزار فناوری و پلتفرمهاست. این تعاملها عبارتاند از: تایپ کردن، مدیریت رسانههای اجتماعی، اپها، سختافزار، نرمافزار، رسانههای اجتماعی، حسگرها، کامپیوتر فضایی و پلتفرمهای ترکیبی واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و واقعیت ترکیبی.
مفهوم و اهمیت سواد دیجیتالی بیش از پیش اهمیت مییابد زیرا توانایی ما انسانها هویتمان را بازتعریف میکند و نشان میدهد ما و سازمانهایمان چگونه میتوانیم زندگی کنیم، یاد بگیریم، کار کنیم، مشارکت کنیم و در جامعهای شکوفا شویم که با فناوری تعریف میشود.
سرنوشت ما به طور روزافزون به شیوه مدیریت تحول دیجیتالی و تاثیری که این وضعیت بر جامعهمان میگذارد گره میخورد. روشهای نگاه کردن به خلاقیت خودمان.
این عناصر، بسیاری از جنبههای سواد دیجیتالی و سایبری را تعریف میکنند که شامل درک و انتظارات و کمرنگ شدن روزافزون مرز بین فرهنگ دیجیتالی و اتیکت دیجیتالی میشود.
چرا سواد دیجیتالی روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا میکند؟
بیش از ۳.۲ میلیارد نفر هر روز بازی میکنند و بالغ بر ۶۰۰ میلیون کودک تقریباً هر روز یک ساعت Roblox بازی میکنند. این دیدگاهها میتوانند ما را هم گمراه و هم راهنمایی کنند تا موفق شویم- آن هم در جامعه و محیط کاریای که بیش از پیش تحت تاثیر دوقلوهای دیجیتالی اشیای فیزیکی و واقعی قرار میگیرد و در آن فناوریهای افزوده هوشمند و مبتنی بر دادههای فراوان فعالیت میکنند.
توسعه ذهنیت دیجیتالی شاید حیاتیترین مهارت دوران ما باشد و به کار مستمر نیاز داشته باشد اما ارزش تلاش کردن را دارد. کسب سواد دیجیتالی به تلاش و آموزش ملموس و مستمر نیاز دارد.
افرادی که سواد دیجیتالی کسب میکنند در زندگی و شغلشان موفقتر میشوند و درباره سبک زندگی و کارشان رضایت بیشتری به دست میآورند زیرا آمادگی بیشتری دارند تا تحولات ادامهدار فناوری را تحمل کنند. سواد دیجیتالی صرفاً حیاتی نیست بلکه یک فرایند ضروری و الزامی است که مهارتهای مفید و سازگار با هر سبک زندگی یا فرد یا سازمان معاصر را فراهم میسازد.
رهبران کسبوکاری که ذهنیت دیجیتالی آمادهای دارند بهتر میتوانند سازمانهایشان را به موفقیت برسانند و نقشهراههای استراتژیک و انعطافپذیر برای محصولات اصلی، کسبوکارها، سبک زندگی و نیروی کار تعیین کنند. همچنین باید راهی برای هماهنگ کردن سیستمها و فرایندها پیدا کنیم تا روی مهارت دیجیتالی سرمایهگذاری کنیم.
فرهنگ یادگیری مستمر
شرکتهایی مانند فیلیپس، غول هلندی سرویسهای نورپردازی و سلامت، گذارهایی را تجربه کردهاند که در آنها مهارت اصلیشان از تامین محصولات سلامت به ارائه راهحلهای دیجیتالی تغییر کرده است. ابزارهای دیجیتالی این پلتفرم مانند رسانههای اجتماعی نقش واسطههای کاربردی و دیداری تجربههای دیجیتالی را ایفا و ارتباط بین کارمندان جدید و اعضای باتجربهتر را تسهیل میکنند.
سواد دیجیتالی و تحول دیجیتالی بنیادین
سواد دیجیتالی بهویژه در سایه افزایش قدرت هوش مصنوعی یکی از بزرگترین تحولات بشریت است و فرصتها و چالشهای جدید و بزرگی به همراه میآورد. این لیست ادامه دارد و مشکل اینجاست که هنوز آموزش و تحصیلات ابتدایی سواد رسانهای را نداریم.
توسعه ذهنیت دیجیتالی شاید حیاتیترین مهارت دوران ما باشد و به کار مستمر نیاز داشته باشد اما ارزش تلاش کردن را دارد
آموزش سواد دیجیتالی باید همه ابعاد تحول دیجیتالی بزرگی را پوشش دهد که افراد، سازمانها و جامعه با آن مواجهاند.
این تحول دیجیتالی بزرگ مسائل زیر را به وجود میآورد:
شکاف دیجیتالی: شکاف دیجیتالی یکی از بزرگترین مسائل جامعه ماست و میتواند اختلالهای جدی در الگوهای اقتصادی و اجتماعی جهان ایجاد کند زیرا شکاف بین افرادی که دسترسی کاملی به اینترنت و فناوریهای دیجیتالی (مانند اینترنت ساده و کامپیوترهای پیشرفته) دارند و افرادی که چنین دسترسیای ندارند به طرز خطرناکی عمیق میشود.
فربهی دیجیتالی: فربهی (Obesity) دیجیتالی یکی از عوامل منفی بزرگ در جامعه امروزی است زیرا مردم محصولات و فضای دیجیتالی (همه انواع اطلاعات و محتوا و تعاملات دیجیتالی و تجربههای پلتفرمها) را به صورت افراطی مصرف میکنند بدون اینکه ملاحظه، آگاهی و استراحت کافی داشته باشند. اما حالا پیامدهای مربوط به رفاه و سلامت فیزیکی و روانی بسیار بیشترند و خطرهای جدیتری علیه تمدن در کمین است؛ مانند فقدان حس واقعیت، اخبار جعلی و دستکاری در پلتفرمهای دیجیتالی و تاثیر این وضعیت بر جامعه، سلامت، دموکراسی و اقتصاد.
مسائل ناشی از تحول دیجیتالی بزرگ: یکی از بزرگترین مسائل این است که چگونه باید به مسائل اختلالآفرین ناشی از تحول دیجیتالی بزرگ در تعادل کار و زندگی رسیدگی کنیم. اگر ابزارهای دیجیتالی خوب مدیریت شوند میتوانند سازندگی، کارآمدی و چابکی شخصی و کاری بیشتر را امکانپذیر و ارزش جدیدی برای جامعه، کسبوکار و سازمانها، مشتریها و صاحبان سهام خلق کنند.
سواد دیجیتالی و مدلهای زبانی هوش مصنوعی مولد که شیوه اکتساب و پردازش دانش را دگرگون میکنند: مدلهای زبانی هوش مصنوعی مولد در حال ایجاد تاثیر دیجیتالی جدید و همهجانبه و تغییر عمیق شیوه تفکر، اقدام و عملیاتمان هستند. چنین مهارتهایی به ما کمک میکنند تا از ابزارها و منابع دیجیتالی این عصر به طور موثر و مسئولانه استفاده کنیم.
هر یک از ما باید بر این موضوع تمرکز کنیم زیرا از سرعت تغییر عقب میمانیم و شرکتهای فناوری میتوانند مدلهای انسانی تمدنمان را نابود و یک جامعه ویرانشهری به سبک بلید رانر یا ترمیناتور خلق کنند.
تنها راه پرهیز از این سناریوها که در داستانهای علمی تخیلی صد سال اخیر منعکس شدهاند این است که روایت بشریت را با سواد رسانهای همراه کنیم به گونهای که از ریسکها و امکانات آگاه شویم و همین حالا و به طور مستمر در این راه قدم برداریم. برای این کار ما انسانها باید نسبت به تغییر، سرعت و فضای دیجیتالی به عنوان بخشی از دیانایمان آگاه باشیم.
سواد دیجیتالی عنصری حیاتی برای جهان است زیرا سرعت دیجیتالی شدن در طول چند دهه اخیر به صورت تصاعدی افزایش یافته است. پیش از همه، هر یک از ما فوریت سواد دیجیتالی را درک میکنیم و باید با هم کار کنیم و به طور مستمر تضمین کنیم که همه از مهارتها و دانش دیجیتالی لازم برای شکوفا شدن در عصر انقلاب صنعتی چهارم و عصر دیجیتالی هوش مصنوعی برخوردارند.
منبع: مدیوم
سواد دیجیتالی یکی از مهمترین مسائل فردی و اجتماعی در عصری است که در آن مسائل فیزیکی و دیجیتالی ترکیب میشوند و ماهیت ارگانیک و دوقلوهای دیجیتالیمان همزیستی میکنند. این موضوع بیشتر از این رو اهمیت دارد که هژمونی هوش مصنوعی و انقلاب صنعتی چهارم بر رفتار اجتماعی ما تاثیر میگذارد و وجودمان را مجدداً طراحی میکند.
بر اساس تعریف یونسکو، «سواد دیجیتالی به معنی کاربرد مطمئن و ضروری طیف وسیعی از فناوریهای دیجیتالی برای کسب اطلاعات، برقراری ارتباطات و حل مسائل ابتدایی در همه جنبههای زندگی است».
سواد دیجیتالی همان توانایی حیاتی و فردی در تمدن کنونی ما برای کشف، ارزیابی و انتقال اطلاعات از طریق انواع تعاملهای گوناگون و بیش از پیش ترکیبی با ابزار فناوری و پلتفرمهاست. این تعاملها عبارتاند از: تایپ کردن، مدیریت رسانههای اجتماعی، اپها، سختافزار، نرمافزار، رسانههای اجتماعی، حسگرها، کامپیوتر فضایی و پلتفرمهای ترکیبی واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و واقعیت ترکیبی.
مفهوم و اهمیت سواد دیجیتالی بیش از پیش اهمیت مییابد زیرا توانایی ما انسانها هویتمان را بازتعریف میکند و نشان میدهد ما و سازمانهایمان چگونه میتوانیم زندگی کنیم، یاد بگیریم، کار کنیم، مشارکت کنیم و در جامعهای شکوفا شویم که با فناوری تعریف میشود.
سرنوشت ما به طور روزافزون به شیوه مدیریت تحول دیجیتالی و تاثیری که این وضعیت بر جامعهمان میگذارد گره میخورد. مفهوم وسیع تحول دیجیتالی، موضوع بنیادین برای درک نگاهمان به رشد فردی است. همچنین این موضوع به نگاهمان نسبت به مراقبت اقتصادی و اجتماعی امن، کارآمد و انسانمحور در قرن ۲۱ بستگی دارد.
وقتی درباره سواد دیجیتالی و تحول دیجیتالی حرف میزنیم، باید به نکات زیر توجه کنیم:
۱. هویت دیجیتالی، مهارتهای زندگی، رفاهی و شغلی
۲. مالکیت و مدیریت دادههای رد پای دیجیتالی
۳. اطلاعات، رسانه، داده، فناوری، دانش
۴. تحول دیجیتالی همهجانبه (Digital transformation 360 )- مهارتهای کاری، اجتماعی و اقتصادی
۵. مهارتهای یادگیری و نوآوری
۶. مسئولیتپذیری دیجیتالی، اخلاق و رفتار.
نکات فوق درباره سواد دیجیتالی به این معنی هستند که کارهایی که در زندگیمان انجام میدهیم به طور روزافزون بر کل موجودیتمان به عنوان انسان تاثیر میگذارند؛ روشی که با یکدیگر تعامل میکنیم، روشی که با ماشینها تعامل میکنیم. با تکیه به سواد دیجیتالی این کارها را انجام دهیم:
۱. مدیریت کامپیوتر، تبلت و تلفن هوشمند و استفاده از اپلیکیشنها
۲. پیدا و باز کردن فایلهای انواع مختلف اپلیکیشنها
۳. اجرای موفقیتآمیز جستوجوی آنلاین و تحقیقات در عین توانایی گزینش منابع
۴. توانایی مدیریت سند هویتی دیجیتالی شخصی، شهرت، امنیت سایبری و سرویسها
۵. شناخت شیوه مدیریت رسانههای دیجیتالی و روابط عمومی آنلاین و دیجیتالی همهجانبه و همچنین شناخت تاثیر رسانههای اجتماعی بر زندگی شخصی و ارتباط بین اجتماعات شخصی، حرفهای و مرتبط
۶. شناخت نقاط قوت و ضعف، فرصتها و تهدیدهای (SWOT) ناشی از سواد سبک زندگی دیجیتالی.
وقتی درباره سواد دیجیتالی حرف میزنیم، باید درباره این نمونههای سواد دیجیتالی صحبت کنیم:
۱. سواد همهجانبه درباره دادهها و اطلاعات دیجیتالی
۲. کاربرد اخلاقی و انتقادی منابع دیجیتالی
۳. درک اهمیت سند شناسایی دیجیتالی و رد پاهای مرتبط
۴. شناخت چگونگی رفتار و حفاظت از خود در فضای آنلاین
۵. مدیریت ارتباطات دیجیتالی همهجانبه
۶. درک و مدیریت ریسکهای امنیت سایبری و زورگویی سایبری.
سواد دیجیتالی به معنی دانستن روشهای متعدد برای تعامل با رابطها و پلتفرمهای دیجیتالی است- اپها، رسانههای اجتماعی، وبسایتها و واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و واقعیت ترکیبی و عناصر مهم گیمینگ و آمادگی مانند موارد زیر:
۱. روشهای شناختی تعامل با رابطها و پلتفرمهای دیجیتالی
۲. اطمینان به شناخت نحوه تعامل با پلتفرمهای دیجیتالی و مردم در این پلتفرمها
۳. روشهای فرهنگی تعامل آنلاین و نگاه به سوگیری یا اتیکت دیجیتالی
۴. روشهای سازنده یا مخرب برای رفتار دیجیتالی
۵. ارتباطات و روشهای برای برقراری ارتباط با دیگران و سازمانها در فضای آنلاین
۶. روشهای مدنی و اخلاقی برای نحوه برخورد در بحث رفتار دیجیتالی
۷. روشهای انتقادی نگاه کردن به رفتارمان با تجربههای همهجانبه
۸. روشهای نگاه کردن به خلاقیت خودمان.
این عناصر، بسیاری از جنبههای سواد دیجیتالی و سایبری را تعریف میکنند که شامل درک و انتظارات و کمرنگ شدن روزافزون مرز بین فرهنگ دیجیتالی و اتیکت دیجیتالی میشود.
چرا سواد دیجیتالی روزبهروز اهمیت بیشتری پیدا میکند؟
بیش از ۳.۲ میلیارد نفر هر روز بازی میکنند و بالغ بر ۶۰۰ میلیون کودک تقریباً هر روز یک ساعت Roblox بازی میکنند. اما این افراد فرق بین سرگرمی و آموزش سواد دیجیتالی را درک نمیکنند. سواد دیجیتالی مبتنی بر رویکردی انتقادی است زیرا میتواند مهارتها را ارتقا دهد و به افراد کمک کند اهمیت تامین امنیت اطلاعات آنلاین و ریسکهای احتمالی حملات سایبری را درک کنند. سواد دیجیتالی به افراد اجازه میدهد از ابزارهایی مانند دیوارهای آتشین، نرمافزارهای ضد ویروس و احراز هویت دوعاملی برای تامین امنیت سرمایههای دیجیتالیشان استفاده کنند.
ذهنیت دیجیتالی مستمر
یادگیری مهارتهای فنی جدید، امری اساسی برای تحول دیجیتالی است. اما کافی نیست. هر یک از ما باید انگیزه استفاده از این مهارتهای دیجیتالی را داشته باشیم تا فرصتهای جدیدی خلق کنیم. ما همه به ذهنیت یکپارچه دیجیتالی نیاز داریم.
روانشناسها میگویند ذهنیت به معنی روش تفکر و گرایش فکری نسبت به دنیاست که بر ادراک، احساسات و اقدامهایمان تاثیر میگذارد. ذهنیت دیجیتالی به مجموعهای از دیدگاهها و رفتارها گفته میشود که افراد و سازمانها را قادر میسازد تا ببینند دادهها، الگوریتمها و ابزارها و پلتفرمهای هوش مصنوعی چگونه امکانات جدیدی به وجود میآورند. این دیدگاهها میتوانند ما را هم گمراه و هم راهنمایی کنند تا موفق شویم- آن هم در جامعه و محیط کاریای که بیش از پیش تحت تاثیر دوقلوهای دیجیتالی اشیای فیزیکی و واقعی قرار میگیرد و در آن فناوریهای افزوده هوشمند و مبتنی بر دادههای فراوان فعالیت میکنند.
توسعه ذهنیت دیجیتالی شاید حیاتیترین مهارت دوران ما باشد و به کار مستمر نیاز داشته باشد اما ارزش تلاش کردن را دارد. کسب سواد دیجیتالی به تلاش و آموزش ملموس و مستمر نیاز دارد.
افرادی که سواد دیجیتالی کسب میکنند در زندگی و شغلشان موفقتر میشوند و درباره سبک زندگی و کارشان رضایت بیشتری به دست میآورند زیرا آمادگی بیشتری دارند تا تحولات ادامهدار فناوری را تحمل کنند. بنابراین چنین افرادی احتمالاً گزینههای بهتری دارند و به آمادگی شغلی و زندگی میرسند و میتوانند کارهای جدید پیدا کنند یا ترفیع بگیرند. سواد دیجیتالی صرفاً حیاتی نیست بلکه یک فرایند ضروری و الزامی است که مهارتهای مفید و سازگار با هر سبک زندگی یا فرد یا سازمان معاصر را فراهم میسازد.
رهبران کسبوکاری که ذهنیت دیجیتالی آمادهای دارند بهتر میتوانند سازمانهایشان را به موفقیت برسانند و نقشهراههای استراتژیک و انعطافپذیر برای محصولات اصلی، کسبوکارها، سبک زندگی و نیروی کار تعیین کنند. و شرکتهایی که از تحولات دیجیتالی آگاهی دارند میتوانند واکنش سریعتری به تحولات فناوری و اقتصاد نشان دهند و برای تحولات بزرگ در دنیای کسبوکار و بازار آماده باشند. همچنین چنین شرکتهایی از موقعیت خوبی برای بهرهبرداری از فرصت کسبوکارهای جدید برخوردارند.
تحول دیجیتالی به معنی مدیریت تغییر است و اغلب شامل ترس و مقاومت میشود. و برداشتن قدمهای اشتباه در اول کار اجتنابناپذیر است. اما شرکتهایی که استراتژیهای تحول دیجیتالی را پیشه میکنند وقتی بهترین عملکرد را دارند که بر زمینههای حیاتی زیر متمرکز میشوند:
۱. آمادهسازی مستمر نیروی کار و گروهها برای فرهنگ سازمانی دیجیتالی و جدید
۲. طراحی و هماهنگی فرایندها و سیستمهای سواد دیجیتالی و استمرار بهبود فرایندها. همه ما باید کار کنیم و نقشهراهی برای ایجاد ذهنیت دیجیتالی در میان استعدادهای موجود بسازیم. همچنین باید راهی برای هماهنگ کردن سیستمها و فرایندها پیدا کنیم تا روی مهارت دیجیتالی سرمایهگذاری کنیم.
فرهنگ یادگیری مستمر
شرکتهایی مانند فیلیپس، غول هلندی سرویسهای نورپردازی و سلامت، گذارهایی را تجربه کردهاند که در آنها مهارت اصلیشان از تامین محصولات سلامت به ارائه راهحلهای دیجیتالی تغییر کرده است. این شرکتها برای اینکه کارمندانشان را همراه میکردند، باید محیط یادگیری مستمر را تدارک میدیدند. فیلیپس برای این کار با کورنر استون آندیمند همکاری کرد. کورنر استون یک ارائهدهنده نرمافزار ابرمحور یادگیری و منابع انسانی است. فیلیپس با این همکاری توانست فرایند دیجیتالیای بسازد که شامل زیرساخت مبتنی بر هوش مصنوعی میشود. این زیرساخت با نیازها و سرعت یادگیری خاص دانشجوها تطبیق پیدا میکنند. کارمندان فیلیپس با چنین ابزاری میتوانند درسهای شخصیسازیشده در قالب پلیلیست را با همکاران به اشتراک بگذارند؛ همانطور که پلیلیستها را روی سرویسهای پخش موسیقی به اشتراک میگذارند. ابزارهای دیجیتالی این پلتفرم مانند رسانههای اجتماعی نقش واسطههای کاربردی و دیداری تجربههای دیجیتالی را ایفا و ارتباط بین کارمندان جدید و اعضای باتجربهتر را تسهیل میکنند.
سواد دیجیتالی و تحول دیجیتالی بنیادین
سواد دیجیتالی بهویژه در سایه افزایش قدرت هوش مصنوعی یکی از بزرگترین تحولات بشریت است و فرصتها و چالشهای جدید و بزرگی به همراه میآورد. ما تنها یا با خانواده و کسبوکار روزانه ۱۰ تا ۱۲ ساعت با دستگاهها وقت میگذرانیم: کامپیوترها، تلفنهای همراه، تبلتها و دستگاههای ترکیبی تلویزیون اینترنتی. این لیست ادامه دارد و مشکل اینجاست که هنوز آموزش و تحصیلات ابتدایی سواد رسانهای را نداریم.
توسعه ذهنیت دیجیتالی شاید حیاتیترین مهارت دوران ما باشد و به کار مستمر نیاز داشته باشد اما ارزش تلاش کردن را دارد
آموزش سواد دیجیتالی باید همه ابعاد تحول دیجیتالی بزرگی را پوشش دهد که افراد، سازمانها و جامعه با آن مواجهاند.
این تحول دیجیتالی بزرگ مسائل زیر را به وجود میآورد:
شکاف دیجیتالی: شکاف دیجیتالی یکی از بزرگترین مسائل جامعه ماست و میتواند اختلالهای جدی در الگوهای اقتصادی و اجتماعی جهان ایجاد کند زیرا شکاف بین افرادی که دسترسی کاملی به اینترنت و فناوریهای دیجیتالی (مانند اینترنت ساده و کامپیوترهای پیشرفته) دارند و افرادی که چنین دسترسیای ندارند به طرز خطرناکی عمیق میشود.
فربهی دیجیتالی: فربهی (Obesity) دیجیتالی یکی از عوامل منفی بزرگ در جامعه امروزی است زیرا مردم محصولات و فضای دیجیتالی (همه انواع اطلاعات و محتوا و تعاملات دیجیتالی و تجربههای پلتفرمها) را به صورت افراطی مصرف میکنند بدون اینکه ملاحظه، آگاهی و استراحت کافی داشته باشند. مصرف افراطی اطلاعات دیجیتالی و فرصت ندادن به هضم این اطلاعات یک پارادوکس است که در زمان اختراع تلویزیون پیش آمد. اما حالا پیامدهای مربوط به رفاه و سلامت فیزیکی و روانی بسیار بیشترند و خطرهای جدیتری علیه تمدن در کمین است؛ مانند فقدان حس واقعیت، اخبار جعلی و دستکاری در پلتفرمهای دیجیتالی و تاثیر این وضعیت بر جامعه، سلامت، دموکراسی و اقتصاد.
مسائل ناشی از تحول دیجیتالی بزرگ: یکی از بزرگترین مسائل این است که چگونه باید به مسائل اختلالآفرین ناشی از تحول دیجیتالی بزرگ در تعادل کار و زندگی رسیدگی کنیم. افراد، سازمانها و شرکتها یاد میگیرند با فناوریهای نهفته در زندگی و کسبوکارشان همزیستی کنند و تغییر و تطبیق یافتن با تحول دیجیتالی بزرگ و بنیادین را پیش ببرند و مدیریت کنند.
حتی اگر مزایای احتمالی ابزار و فناوری دیجیتالی چشمگیر باشد، مشکلات نگرانکنندهتر است. تحول دیجیتالی بزرگ مستلزم فرایندی مستمر، مدیریت تغییر و آموزش و تطبیق عمیق است. اگر ابزارهای دیجیتالی خوب مدیریت شوند میتوانند سازندگی، کارآمدی و چابکی شخصی و کاری بیشتر را امکانپذیر و ارزش جدیدی برای جامعه، کسبوکار و سازمانها، مشتریها و صاحبان سهام خلق کنند.
سواد دیجیتالی و مدلهای زبانی هوش مصنوعی مولد که شیوه اکتساب و پردازش دانش را دگرگون میکنند: مدلهای زبانی هوش مصنوعی مولد در حال ایجاد تاثیر دیجیتالی جدید و همهجانبه و تغییر عمیق شیوه تفکر، اقدام و عملیاتمان هستند. این مدلها نحوه رفتار و اقدام ما انسانها و شیوه کسب و پردازش دانش و تفکر و ظرف واکنشیمان را تغییر میدهند.
حل مسائل مربوط به سواد دیجیتالی در دنیای امروزی یک ضرورت است. سواد دیجیتالی برای همه ما حیاتی است زیرا طیف جدیدی از رفتارها، مهارتها و دانشها را دربر میگیرد. چنین مهارتهایی به ما کمک میکنند تا از ابزارها و منابع دیجیتالی این عصر به طور موثر و مسئولانه استفاده کنیم.
هر یک از ما باید بر این موضوع تمرکز کنیم زیرا از سرعت تغییر عقب میمانیم و شرکتهای فناوری میتوانند مدلهای انسانی تمدنمان را نابود و یک جامعه ویرانشهری به سبک بلید رانر یا ترمیناتور خلق کنند.
تنها راه پرهیز از این سناریوها که در داستانهای علمی تخیلی صد سال اخیر منعکس شدهاند این است که روایت بشریت را با سواد رسانهای همراه کنیم به گونهای که از ریسکها و امکانات آگاه شویم و همین حالا و به طور مستمر در این راه قدم برداریم. فناوری تغییر را متوقف نمیکند. بنابراین ما در مقام انسان باید مرتب با این تحولات تطبیق پیدا کنیم و تغییر کنیم. در ادامه به برخی از گامها و راهبردهای رسیدگی به مسائل سواد اشاره میکنیم:
۱. آموزش مستمر و آگاهی دیجیتالی: آموزش حالا دیجیتالی است. امروز برنامههای کامل سواد دیجیتالی باید در خانوادهها، مدارس، دانشگاهها، کسبوکارها و اجتماعات آموزش ارائه شوند. این فراخوان تلاشی برای افزایش مستمر آگاهی درباره نیاز مهم و ضروری سواد دیجیتالی و تاثیر آن بر افراد، کسبوکارها و جامعه است.
۲. آموزش مرتب و دسترسپذیر و دسترسی به منابع دیجیتالی: فراهم کردن آموزش کاربردی و منابع دیجیتالی مستمر و دسترسپذیر برای افراد با هر سن و پیشینهای. بهکارگیری عادتهای سالم دیجیتالی و تمرکز بر فرایند آنلاین و نتایج. برگزاری کارگاههای دیجیتالی کاربردی، اجتماعی و روزانه. و تماشای ویدئوهای آموزشی شخصیسازیشده تحول دیجیتالی درباره مهارتهای دیجیتالی.
۳. برنامه شخصیسازیشده سواد دیجیتالی: این یکی از مهمترین اقدامات است؛ بهکارگیری سواد دیجیتالی در برنامه درسی آموزش استاندارد. یادگیری و دریافت آموزش مهم نهتنها برای کاربرد صحیح ابزار و فناوری دیجیتالی بلکه برای اتخاذ تفکر انتقادی، استراتژیک و متمرکز. بهکارگیری رفتارهای آنلاین اخلاقی و امن.
۴. استفاده از مراکز و کتابخانههای ابزار دیجیتالی سازمانهای دیجیتالی متنباز و مشترک: مشارکت و ایجاد عادتهای شخصی و اجتماعی مدنی فعال برای حضور در مراکز سواد دیجیتالی در کتابخانهها و مراکز اجتماعی. این اماکن و مراکز افراد و ابزارهای دیجیتالی متعددی در اختیار دارند که میتوانند دسترسی به اینترنت خوب، دسترسی به کتاب و کامپیوترها و همچنین دسترسی به کمک و آموزش دیجیتالی را فراهم سازند.
۵. بهکارگیری سواد دیجیتالی در روابط بخش خصوصی و بخش دولتی: همکاری با شرکتهای فناوری و ناسودبر برای توسعه و عرضه برنامههای سواد دیجیتالی. این همکاریها میتوانند به رفع شکاف دیجیتالی کمک کنند.
۶. یادگیری دیجیتالی شخصیسازیشده و استراتژیک: تشخیص اینکه مردم سطوح متفاوتی از سواد دیجیتالی و نیازهای متفاوتی دارند. شخصیسازی آموزش و منابع بر اساس نیازهای خاص گروههای متفاوت.
۷. آموزش ایمنی و مراقبت آنلاین: آموزش به افراد در زمینه ایمنی آنلاین، از جمله تشخیص و پرهیز از کلاهبرداری، حفاظت از اطلاعات شخصی و برخورد با زورگویی سایبری.
۸. یادگیری تفکر انتقادی مستمر و سواد دیجیتالی و رسانهای: کمک به مردم در توسعه مهارتهای تفکر انتقادی برای ارزیابی اطلاعات و منابع آنلاین. اشاعه سواد رسانهای برای درک تاثیر رسانهها و تبلیغات.
۹. فراگیر بودن و دسترسپذیری دیجیتالی: تضمین اینکه منابع و آموزش دیجیتالی در دسترس افراد ناتوان قرار دارند. در نظر گرفتن عناصری مانند فناوری کمکی و قالبهای جایگزین.
۱۰. یادگیری دیجیتالی مستمر: تشخیص اینکه فناوری همواره در حال تکامل و سواد دیجیتالی فرایندی مستمر است. تشویق افراد برای بهروز ماندن درباره فناوریهای جدید و روندهای دیجیتالی.
۱۱. آموزش دیجیتالی والد و سرپرست: فراهم کردن منابع و آموزش برای والدین و مراقبت در پشتیبانی از سواد دیجیتالی و ایمنی آنلاین فرزندانشان.
۱۲. درک دیجیتالی ارزیابی و سنجش فنی: ارزیابی مستمر کارآمدی برنامههای سواد دیجیتالی. تطبیق یافتن با شرایط و بهبود برنامهها بر اساس بازخورد و خروجیها.
۱۳. اشاعه رفتار دیجیتالی اخلاقی: آموزش اهمیت رفتار آنلاین مسئولانه و اخلاقی از جمله احترام به دارایی فکری و حریم خصوصی دیگران.
این کارها ساده نیستند اما حیاتیاند. تحول دیجیتالی حالا مهارت دوم جدید بشریت است. همه تمدنهای موجود بیشتر از آنکه بکوشند با سایر انسانها تعامل کنند سعی میکنند با ماشین و دستگاههای فناوری تعامل برقرار کنند. آگاهی درباره این موضوع و پیدا کردن بهترین روشهای حل مشکلات سواد دیجیتالی انتقادی از اهمیت اساسی برخوردار است. برای این کار ما انسانها باید نسبت به تغییر، سرعت و فضای دیجیتالی به عنوان بخشی از دیانایمان آگاه باشیم.
سواد دیجیتالی عنصری حیاتی برای جهان است زیرا سرعت دیجیتالی شدن در طول چند دهه اخیر به صورت تصاعدی افزایش یافته است. استانداردها و شرایط زندگی در جغرافیاهای مختلف در جهان نیز بهبود پیدا کردهاند؛ اما در بحث تحول دیجیتالی، گروههای بزرگی از مردم خارج از موج کنونی نوآوری قرار گرفتهاند و نمیدانند چطور باید از این ابزارهای دیجیتالی استفاده کنند و چگونه از این ظرفیتهای شگفتانگیز بهره جویند. برای رفع این نابرابری، هر یک از نهادهای جهانی باید رویکرد کنشگرانه و آموزشی اتخاذ کنیم تا تضمین کنیم هر فردی که سواد دیجیتالی زیادی ندارد میتواند به سطح عصر جدید پیشرفتهای دیجیتالی برسد و به نیازهای ویژه عصر جاری هوش مصنوعی پاسخ دهد. این کار مانع از تعمیق شکافهای اقتصادی و سبک زندگی میشود. رسیدگی به این موضوع به پیشرفت خود بشریت کمک میکند.
به رویکرد سواد دیجیتالی چندوجهیای نیاز داریم که با مشارکت ما، خانوادههایمان، کسبوکارها، دولتها، موسسات آموزشی و اجتماعات شکل میگیرد. پیش از همه، هر یک از ما فوریت سواد دیجیتالی را درک میکنیم و باید با هم کار کنیم و به طور مستمر تضمین کنیم که همه از مهارتها و دانش دیجیتالی لازم برای شکوفا شدن در عصر انقلاب صنعتی چهارم و عصر دیجیتالی هوش مصنوعی برخوردارند.
منبع: مدیوم