به یاد استیو اوهر
TechCrunch یکی از همکاران محبوب سابق خود را از دست داده است. استیو اوهر، که بیش از یک دهه از زادگاهش لندن برای TechCrunch نوشت، پس از یک بیماری کوتاه درگذشت. او ۴۹ ساله بود.
گفتن از استعداد فوقالعاده استیو دشوار است. او با دیستروفی عضلانی، زندگی خود را در ویلچر گذراند و با مسائل بهداشتی، حرکتی و دسترسی زیادی روبرو بود، اما به راحتی یکی از پرکارترین خبرنگارانی بود که هر یک از ما با او کار کرده بودیم.
استیو هر روزی که اینجا کار کرد، بهترین تلاش خود را به این سازمان آورد و بخش بزرگی از آنچه TechCrunch را بزرگ کرد، بود (و میسازد — میتوانید ۳،۲۱۰ پست او، یک واقعیت مجاز، را اینجا بخوانید).
استیو یک خبرنگار سختکوش بود که تعداد زیادی داستان را شکست. او همچنین ویژگیهای بزرگی نوشت، به قدرت حقیقت گفت، و به طور ساده، یک صدای اصیل و غیر قابل انکار بود.
استیو در سال ۲۰۰۹ به TechCrunch پیوست، برای ایجاد یک پایگاه در اروپا و در همین حال به تظاهر اولیه اکوسیستم فناوری اینجا به بقیه جهان.
استیو بیپروا و بیشتر از یک نویسنده بود. پیش از اینکه به TechCrunch بیاید، در ۲۰۰۴، مجذوب کشش گرانشی جزیره سیلیکون شد که تا حد زیادی در اروپا بود، به کالیفرنیا با دو نفر از دوستانش سفر کرد تا دلیلش را بیابد و درباره آن فیلم ساخت. میتوانید آن فیلم را اینجا ببینید.
او همچنین عاشق عظیم موسیقی بود که در آن دنیا نیز حضور داشت، سختافزار صوتی ساخت و خودش موسیقی ساخت (به عنوان نوازنده کیبورد ).
مانند بسیاری از افرادی که در نهایت درباره استارتاپها مینویسند، همچنین یک روح کارآفرینی قوی داشت. او TechCrunch را در اواخر ۲۰۱۱ ترک کرد تا یک پلتفرم پرسش و پاسخ/جستجوی معنایی به نام Beepl را همبنیانگذاری کند. متأسفانه، آنقدر خوب با صدا نکرد. در نهایت، استیو دوباره به TechCrunch بازگشت.
استیو در TechCrunch طبیعی بود و دو طرف آنچه که به معنای کار در یک تیم با عملکرد بالا است را به سرعت مدیریت میکرد.
او به شدت مستقل، رقابتی و به کار خود افتخار میکرد، به طور بیوقفه داستانها را دنبال میکرد، به کسانی که نیاز به اطلاعات دارند، فشار میآورد و دانهها را میریخت — (معمولاً!) با لبخند، اما بدون هیچ تعارفی و بدون تحمل احمقها. او همچنین یک بازیکن تیم کامل و دوست بود، با دیگران همکاری میکرد و به کار آنها کمک میکرد. در دفتر مجازی دائماً توزیع شده ما، استیو شخصی فوقالعاده برای گفت و شنود در Slack درباره چیزهای مضحکی که دیده بودیم بود.
همانطور که تکنولوژی رشد کرد و TechCrunch رشد کرد، پروفایل استیو نیز رشد کرد. او یک مصاحبهکننده روی صحنه عالی بود و در طول سالها به برخی از موضوعات نمادین و برخی موضوعات دشوار، اما در نهایت الهامبخش پرداخت.
او در نهایت به سمت دیگری روی آورد و به دنیای استارتاپ بازگشت، برای بازیگر تجارت سریع Zapp کار کرد.
قوانین سخت و سریع زندگی استارتاپی او را در جهتی متفاوت سوق داد و او بار دیگر کسبوکار خود را به نام O’Hear & Co، یک شرکت مشاوره ارتباطات، آغاز کرد. همانطور که شرکت قبلاً گفت ، برنامه آنها ادامه دادن با دیدگاه استیو است.
این یک ضرر بزرگ است و او خیلی زود رفت. قلبها و عمیقترین همدردیهای ما به همکاران سابق، دوستان، همسرش سارا و خانوادهاش میرود.
– مایک بوچر و اینگرید لاندن
(برخی کلمات دیگر از تیم در دسترس قرار میگیرند. همانطور که دوست داریم اینجا بگوییم، برای بهروزرسانیها لطفاً صفحه را تازه کنید.)
کانی لویزوس، سردبیر TechCrunch
من هفت سال با استیو کار کردم و در حالی که به ندرت در یک مکان و زمان بودیم، او به طور گسترده در داخل TechCrunch حضور داشت، تولید حجم چشمگیری از کار درباره بنیانگذاران نوظهور در لندن و برلین به ویژه، اما همچنین به طور فعال در کانالهای اجتماعی داخلی خود ما درگیر میشد تا خبری را که پوشش میداد به اشتراک بگذارد، نکات را برای دیگران ارائه دهد تا دنبال کنند، و گاهی اوقات، خوشطبعانه، شکایت کند – همانطور که همه ما در کسبوکار خبر انجام میدهیم – درباره رقبا.
او به TechCrunch اهمیت میداد، و TechCrunch به او اهمیت میداد. جزو کلماتی که او در 2021 به ما گفت، این بود: "تشکر از همه برای اینکه من را مهم جلوه دادید و به من آزادی دادید تا به یادگیری ادامه دهم و ادامه به کاوش کنم. اگر مجبور باشم به تازهواردان (که شما آن را نخواستید) نصیحت کنم: TechCrunch یک پلتفرم شگفتانگیز است و مانند هیچ پلتفرم دیگری در این کسبوکار نیست – از قدرتهای ویژهی آن برای انجام بهترین کار خود استفاده کنید و این دو برابر به شما بازخواهد گشت."
ناتاشا لماس
استیو را تنها پس از پیوستن به TechCrunch در ۲۰۱۲ ملاقات کردم — حرفهای و در شخص. اما به زودی فهمیدم که از پیش این فرد را در ‘شبکههای اجتماعی’ دیده بودم، همانطور که او ممکن است آن موقع به شوخی آن را گفته باشد. شخصیت قوی و عشق او به فعالیت باعث میشد توییتر را مثل دیجی که در کلاب موسیقی بزرگ میزند، بازی کند. البته، او هیچ انتظاری جز اینکه جمعیت به شدت خوشحال شود نداشت. انداختن میکروفونها نان و کره او بود.
در واقعیت، شخصیت او نه کمتر بزرگ و نه کمتر جاذب از شخصیت شبکه اجتماعیاش بود. در حالی که، از نظر حرفهای، من با خوشحالی فهمیدم — شریک کاری پیدا کردهام که به اشتباهی سخاوتمند بود. همیشه از شنیدن شما خوشحال بود و به طور واقعی علاقهمند بود تا صدای ایدههای داستان باشد. او همچنین تمایل یک مربی برای کمک به هر کسی که دانش پیچیدهی او از زیر و بمهای سرمایهگذاری مخاطرهآمیز نداشت، داشت — که در واقعیت، بیشتر همکاران دیگرش. بیرون از حلقه، فکر میکنم او به راحتی احمقها را تحمل نمیکرد. اما از فردی به هوش تیز او چیزی کمتر انتظار نمیرود. استیوی عزیز، ما از هماکنون به شدت دلتنگت شدهایم.
خبر مرگ استیو یک شوک واقعی است. او به ندرت درباره سلامت خود صحبت میکرد. این دقیقا مثل استیو بود که آن را کوچک جلوه دهد — زیرا او در حال افزایش صدا بر روی دنیای باقی بود.
دوین کولدووی
من در طول سالها به طور دورهای با استیو کار کردم، و در حالی که تنها چند بار فرصت گفتگو حضوری داشتیم (همانطور که با بسیاری از همکاران و دوستان من اینجا چنین است)، میتوانم او را به آتش علاقه من در پوشش دسترسی اعتباری بدهم. البته او طیف گستردهای از موضوعات دیگر را به عمق پوشش داد، و من نیز از تکنیک مصاحبهگیری او یاد گرفتم. اما او یک حامی آگاه و پرشور برای دسترسی و منتقد رویکرد نسبتا شل فناوری به این موضوع حیاتی بود. او طی سالها مرا به دفعات زیادی اصلاح کرد و من متاسف شدم که در زمان ترک TechCrunch اشتیاق خود را از دست دادم؛ و اکنون غمگینترم که هیچگاه دوباره هماوازی او را نخواهم داشت.
رومین دیلت
استیو همچنین نماد یک فرد کنجکاو بود. زمانی که فکر میکردی او را درک کردهای، با شخصیتی خردمندانه خود، او با حرکت غیرمنتظره شما را شگفتزده میکرد. در اواخر 2010s، او کاملاً خودش را در یک علاقۀ جدید — موسیقی غرق کرد.
پس از خرج کردن یک ثروت کوچک برای سینتسایزرها، سکوئنسرها و تجهیزات موسیقی دیگر، او رفت تا یک آلبوم ضبط کند. شما هنوز هم میتوانید به آلبوم استیو — یا شاید باید بگویم اوتیس ‘مکس’ لود — در اسپاتیفای و موزیک اپل گوش دهید.
او این ده آهنگ را به عنوان “اولین آلبوم کنس� ...